کد خبر : 3569
تاریخ انتشار : دوشنبه 15 آوریل 2024 - 9:09
-

وصیت شهید «باقر منصوری»: ما آمدیم از خون امام حسین(ع) دفاع کنیم

وصیت شهید «باقر منصوری»: ما آمدیم از خون امام حسین(ع) دفاع کنیم

شهید «باقر منصوری» در وصیت‌نامه خود آورده است: ما آمدیم از خون امام حسین(ع) دفاع کنیم و به اسم راهیان کربلا آمدیم و کربلا را ندیدیم.

به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری «فاریاب خبر» شهید «باقر منصوری» بیست‌ویکم مرداد ۱۳۱۵ در روستای داربیدخوان از توابع شهرستان زرند به‌دنیا آمد. سواد خواندن و نوشتن نداشت، سال ۱۳۳۵ ازدواج و مجدداً سال ۱۳۴۳ ازدواج کرد و حاصل این دو ازدواج دو پسر و پنج دختر بود.

 

وی کارمند شرکت زغال‌سنگ بود و به‌عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم خرداد ۱۳۶۷ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر وی مدت‌ها در منطقه برجا ماند و پس‌از تفحص سال ۱۳۷۴ در گلزار شهدای زادگاهش به‌ خاک سپرده شد.

 

وصیت‌نامه شهید «باقر منصوری» را بخوانیم:

ما همه پیمان بستیم و با خون خود در دفتر جنگ امضا کرده‌ایم که تا آخرین قطره از این آب و خاک و خون هزاران شهید و خون سرور آن‌ها امام حسین(ع) دفاع کنیم. همسر عزیزم اگر من همسر بدی برای شما بودم شما مرا ببخشید و از همه کارهای من صرف‌نظر کنید و در کارهای خودتان و بچه‌ها همگی کوشا و موفق باشید.

 

من زمانی که آماده بودم دختر کوچکم از من چند دفعه سوال کرد که شما جبهه می‌روید کی برمی‌گردید و این گفتار فراموشم نمی‌شود و به‌یاد آن روزی که امام حسین(ع) به‌میدان می‌رفت دخترش زانوی اسب پدر را گرفت و می‌گفت پدرم کی می‌آیی؟ شما هم با یاد او و همه شهیدان عزاداری کنید.

 

اگر قاب و تابوت مرا آزاد بگذارید که همه دوستان روی مرا ببوسند که روی آن‌ها به من باشد، مخصوصاً خواهرم که روزی که آمدم او را ندیدم و خداحافظی نکردم.

 

اگر فرزندم منصور برگشت تقاس خون مرا بگیرد و اسلحه مرا بردارد و اگر او هم شهادت قسمتش شد به‌جای علی اکبر امام حسین(ع) تقدیم می‌کنیم و از هیچ بیم و هراسی ندارم و محمود هم که دست در راه برادر امام حسین(ع) داده و آن‌را هم نمی‌توانم بگویم که تقاص خون من و فرزندم را بگیرید چون او به سهم خودش از بدنش داده؛ امیدوار هستم که فرزندان برادرم در سنگرهای خالی ما بیایند و از خون و اسلحه من دفاع کنند.

 

در بزرگ‌کردن فرزندان من کوشا باشید تا در جهت اسلام و دین و حجاب حفظ باشند.

 

ما آمدیم از خون امام حسین(ع) دفاع کنیم و به اسم راهیان کربلا آمدیم و کربلا را ندیدیم و اگر خدا خواست و شما به کربلا رفتید احوال ما را از امام حسین(ع) بپرسید و جویای حال ما بشوید و از سربازان او یاری جویید.

 

حال که سعادت نصیب ما شد تا با پسرم منصور در گردان رزهی باشیم و در عملیات شرکت کنیم و جان خود را در دل خاک گرم خوزستان و کربلا ازدست بدهیم بسیار خوشحال هستیم.

 

منع: نوید شاهد

انتهای خبر/ م

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.