این یک گزارش نیست؛ بهراستی صاحب عزا کیست؟

به گزارش گروه اجتماعی پایگاه خبری فاریاب خبر به نقل از راه آرمان سختترین کار دنیا خبرنگاری است. نه بهخاطر شرایط سخت کار یا حقوق ناکافیاش! بهخاطر اینکه مجبوری سختترین خبرها را برسانی. در میان بغض و ناله کلمات را جاری کنی تا خبر زودتر برسد. پرده اشک نمیگذارد درست ببینی اما باز هم باید
به گزارش گروه اجتماعی پایگاه خبری فاریاب خبر به نقل از راه آرمان سختترین کار دنیا خبرنگاری است. نه بهخاطر شرایط سخت کار یا حقوق ناکافیاش! بهخاطر اینکه مجبوری سختترین خبرها را برسانی. در میان بغض و ناله کلمات را جاری کنی تا خبر زودتر برسد. پرده اشک نمیگذارد درست ببینی اما باز هم باید درست بنویسی. چقدر این کار سخت است.
از در خانه که بیرون میآیی و به هر کجا سر میزنی همه به هم تسلیت میگویند. یک لحظه میمانی برای چی اما بعد یادت میآید. هنوز باور نمیکنی که او رفته است. در تحریریه نشستهای ناگهان صدای گریه همکارت میآید و تو هم بیصدا میباری. کلمات گم میشوند و چقدر این نوشتن سخت است.
به سوی حسینیه ثارالله راه میافتم. امروز آسمان غبارآلود است اما غبار غم هم بر دلهای ما نشسته است. در کوی و برزن، عکسهایی از او که پرکشیده جلوی اداره، مغازه و مدرسه دیده میشود. هر چه به محل مراسم نزدیکتر میشوم خیابان شلوغتر است. در پیادهرو کودکی با پیراهن مشکی دست مادر و مادربزرگش را گرفته است. جلوتر پیرمردی با واکر آرام آرام قدم بر میدارد. کمی آنطرفتر خانوادهای خودروی خود را پارک میکند و بهسرعت بهسمت حسینیه میرود.
داخل حسینیه ثارالله اما حکایتی دیگر دارد. خیلی زود حسینیه پر میشود و جمعیت در زیر آفتابی که از لابهلای گرد و غبار رد میشود، میماند. جلوی درب تمام مسئولان استانی و لشکری ایستادهاند. راستی صاحب عزا کیست. صاحب عزا مردم هستند که در این روزها مانند کسانی شدهاند که عزیزترین فرد زندگیشان را از دست دادهاند. آنهایی که نقد داشتند یا نداشتند بعد از سالها امید در دلشان شعلهور شده بود.
مراسم با سخنرانی استاندار و امام جمعه کرمان آغاز میشود. حجتالاسلام علیدادی سلیمانی از خدمات شهید رئیسی میگوید. میگوید روحش بلند بود اما جسمش دیگر توان نداشت. با این همه در کار و در رسانه کوچکترین ضعفی از خود نشان نمیداد. یاد جمله بزرگی میافتم که میگفت انسان وقتی شهید میشود که دیگر جسم او توان کارهای روحش را ندارد. شهید میشود تا کارهای بزرگتری انجام دهد.
مداح مراسم حاجعلی کدخدایی پشت تریبون میرود. همه میدانند شهدا عاشق اهلبیت(ع) بهخصوص حضرت زهرا(س) و امام حسین (ع) هستند. روضه آغاز میشود. اشکها سرازیر میشوند و شانهها تکان میخورند.
انگار غصه و بغض این چند روز حالا در مجلس اباعبدالله فرصت آزاد شدن پیدا میکند. انگار حالا که در ارسباران بهدنبال آن بالگرد بودیم، بهتر حال زینب(س) در بالای تل زینبیه که در میان میدان بهدنبال برادر میگشت را درک میکنیم.
چهقدر برای یک خبرنگار ارسال لحظه به لحظه اخبار سخت است؛ مجبور میشوم به جلوی جمعیت رفته و تصویربرداری کنم اما قلبم دیگر کشش ندارد با همان صورت پر از اشک کارم را انجام میدهم.
هر لحظه خاطرات روزهای تلخ سال ۹۸ برایم زندهتر میشود درست مثل همان لحظه که اولین اخبار مفقودی بالگرد حامل رئیس جمهور خبر از داغی سنگین میداد؛ آری همان روزها که سید محرومان بر بلندای تابوت حاجقاسم عزیزمان از اعماق قلبش اشک میریخت.
اما امروز در فاصلهای نه چندان طولانی، به کوتاهی یک دوره تمام نشده چهار ساله باید بار دیگر نشسته و نظارهگر غمی بزرگ در صورت رهبرمان و قلبهای شکسته مردمانمان باشیم.
دمامهزنها شروع به نواختن میکنند. دستها بالا میرود و پایین میآید. سینه میزنند و ندا میدهند: یا مهدی العجل منتقم. بزرگی در شهادت شهید حاجقاسم سلیمانی گفته بود چون قلب امام زمان(عج) در این حادثه متألم شده است مردم این چنین بیقرار شدهاند. بزرگی دیگر هم جواب داده بود، ببینید این چه مردمی هستند که دلشان به دل امام زمان(عج) وصل است.
منبع/راه آرمان
انتهای خبر/ محمدنعیم رستمی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0